در بخش يهوديان نيز آن دسته از توطئه‌هاي تروريستي افراطيون يهودي عليه مسلمان به تصوير کشيده شد که پليس پيش از هر چيز، اقدام آنان را خنثي و مجرمان را دستگير و روانه زندان کرد و به قتل‌عام‌هايي مانند صبرا و شتيلا اشاره‌اي نشد.
اما در بحث مسيحيت، تصاوير اجتماع بيش از 24 هزار نفر از جوانان مسيحي بتل کراي براي اعلام آمادگي به منظور مبارزه با مفاسد جامعه لائيک و مصاحبه‌هاي مربوطه و نقش عميقي که کليسا در زندگي سياسي و اجتماعي آمريکا بازي مي‌کند، موضوعاتي بود که براي ما شرقي‌‌ها تا حدودي پوشيده مانده بود. موضوع خانواده‌هاي مسيحي که در اعتراض به مظاهر جامعه لائيک و ارزش‌هاي غربي مانند سکس، سقط جنين، تزلزل خانواده و مواد مخدر، مدارس رسمي را تحريم كرده‌اند و فرزندان خود را در مدارس خانگي آموزش مي‌دهند، همان‌قدر جذاب است که تحريم‌کنندگان مسلمان در کشورهاي لائيک. در آمريكا نزديك به نيم ميليون كليسا وجود دارد و پانزده کانال تلويزيوني کليسايي جهاني، تنها به زبان انگليسي برنامه پخش مي‌کند و تنها يک شبکه جهاني اسلام به زبان انگليسي به تبليغ اسلام مي‌پردازد.

گزارشگر «سي.ان.ان» در واشنگتن دي سي، واشنگتن، ويرجينيا و مينه سوتا به سراغ چهره‌هاي مشهور انجيلي مي‌رود و مي‌گويد: ما اصلا از کم و کيف فعاليت محافظه‌کاران مسيحي در آمريکا خبر نداشتيم و نمي‌دانستيم که آنها چگونه فعاليت مي‌کنند. هميشه به آنان مثل يک گروه کوچک و عجيب و غريب نگاه مي‌کرديم، در حالي که آنان در همين ايالات متحده آمريکا، جمعيت زيادي را شامل مي‌شوند و نقش مهم و فراگيري دارند.
به گفته او، گروه‌هاي افراطي جديد که وابسته به کليسا هستند، ديگر به مسائلي همچون سقط جنين و همجنس‌بازي نمي‌پردازند، بلکه مشکلاتي مثل فقر و محيط زيست و مسائل سياسي و اجتماعي را نشانه رفته‌اند و مي‌توانند براي هر موضوعي، جمعيت بسياري را بسيج کنند.

در اين بخش، با پانزده نفر از چهره‌هاي مسيحي و مبلغان فعال مصاحبه شده که از آن جمله مي‌توان به «روجري فالوال» اشاره کرد؛ مبلغ افراطي مسيحي که اين آخرين مصاحبه او پيش از مرگ ناگهاني‌اش در ماه مي‌ بود. فالوال روحاني و مجري برنامه‌هاي مذهبي کانال ۵۲ آمريکا و بنيانگذار دانشگاه مسيحي ليبرتي بود که از اين راه به ثروت هنگفتي دست پيدا کرد.
نقش گسترده کليسا در حمايت دولت آمريکا براي مبارزه با امپراتوري شرق (‌اتحاد جماهير شوروي) و به تصوير کشيده شدن نقش بارز كنوني کليسا در مبارزه عليه به اصطلاح بنيادگرايي اسلامي و تروريسم اسلامي، از موضوعاتي بود که در مبحث جنگجويان مسيحي تازگي داشت. مصاحبه با رئيس دانشگاه مذهبي ليبرتي و تصاويري از زندگي دانشجويان که از سال 1971 تاسيس شده و بيشتر از ده هزار دانشجوي شبانه روزي دارد.

مصاحبه با رهبران مشهور کليساي انجيلي صهيونيستي مانند پيتر هيگ، روسله جانسون و اسکاربروگ، جالب توجه است، به ويژه که هيگ، همان فردي است که در کتاب خود پيش‌بيني کرده بود در سال 2006 اعراب (‌به علاوه ايران) به کمک روسيه به اسرائيل حمله مي‌کنند و سرانجام ايران و روسيه نابود مي‌شود و اين همان جنگ «آرماگدون» است.
شايد در همين راستا، تهاجم اسرائيل به لبنان آغاز شد و در آن بيشتر از 3400 رهبر فرقه انجيلي (‌ايوانجليست) موسوم به «مسيحيان دوباره تولّد يافته» از پنجاه ايالت آمريکا براي اعلام پشتيباني و جمع‌آوري کمک و نيرو براي اسرائيل و حمايت از جنگ به نيويورک رفته و از کارگزاران دولت آمريکا تقاضا نمودند که تمام تلاش خود را براي دفاع از اسرائيل به کار برد.

«پاستور جان هيگ» که رهبر بزرگترين تله انجيلي (‌کليساي تلويزيوني) جهان است، مي‌گويد: روح‌القدس فلسطين را به يهوديان اعطا کرده و مسيحيان به ويژه آمريکا، وظيفه الهي دارند از يهوديان حمايت كنند و رهبري جنگ را بر عهده گيرند تا رهبري هزار ساله جهان پس از آرماگدون به زعامت آمريکا پيش رود.
جان هيگ پيشتر گفته بود: جنگ پيشگيرانه عليه ايران و حزب‌الله يک وظيفه انجيلي است.
او مي‌گويد: ما براي کمک به اسرائيل، يک لابي به مراتب قدرتمندتر از لابي يهودي ايپاک در آمريکا تآسيس کرده‌ايم، زيرا ايپاک، تنها نماينده شش ميليون يهودي است، اما جمعيت ما انجيلي‌‌ها هشتاد ميليون نفر است.

در انتخابات سال 2000، «ايوانجليست‌ها» رسماً از جورج دبليو بوش حمايت كردند و از طرفداران خود خواستند كه الگور، كانديداي حزب دموكرات را شكست دهد. بسياري از مقامات كنوني آمريکا از جمله رايس، جزو اين طايفه هستند.

بنا بر اعتقادات ايوانجليست‌ها، تا زماني که اسرائيل بزرگ شکل نگيرد، مسيح ظهور نخواهد کرد و در آخرالزمان يهوديان از سراسر جهان، بايد به سرزمين فلسطين مهاجرت كنند و همزمان با ظاهر شدن دجّال، 144000 نفر از يهوديان به مسيح اعتقاد پيدا خواهند كرد و همراه «مسيحيان دوباره تولّد يافته» و مسيح به بهشت خواهند رفت و آن‌گاه همه يهوديان جهان به دست دجّال كشته خواهند شد. هفت سال پس از ظاهر شدن دجّال، مسيح همراه مسيحيان دوباره تولّد يافته به زمين فرود خواهد آمد و دجّال را در محل فلسطين در جنگ نهايي مقدس (آرمگدون) شكست خواهد داد و مسيح پس از آن براي مدت هزار سال حكومت جهاني را به پايتختي بيت‌المقدس رهبري خواهد كرد.

ايوانجليست‌هاي شبه‌نظامي
اتحاديه نظامي مسيحيان با نام «جنبش هويت مسيحي» معروف است كه تنها شاخه «قديسان ميهن‌پرست مسيحي» در پنجاه ايالات متحده آمريكا 60000 عضو مسلح دارد و قدرتمندترين گروه شبه نظامي اين كشور به شمار مي‌رود. شبه‌نظاميان «جنبش هويت مسيحي» خود را «ايوانجليست‌هاي جنگجو» مي‌نامند و بر اين باورند كه تا تمامي دنيا را مسيحي نكنند، مسيح ظهور نخواهد كرد. آنان در روي کار آمدن ريگان و بوش نقش کليدي داشتند.
از آغاز سال 1979م، شعار آنها اين بوده است كه هنگام آن فرا رسيده كه براي تغيير مسير آمريكا و نجات اين كشور، مسيحيان متديّن از كليسا وارد كنگره (پارلمان آمريكا) شوند. در آمريكا، بيش از چهارصد هزار كليسا هست كه 110 هزار كليسا در اختيار ايوانجليست‌ها قرار دارد.
اين فرقه براي پيشبرد اهداف سياسي و اجتماعي خود، شمار بسياري مؤسسه را در آمريكا تأسيس كرده‌اند كه در سطح كشور فعاليت مي‌كنند.

 

رهبران انجيلي آمريکا:
1- «فالول»، يکي از رهبران برجسته ايوانجليست در آمريكاست که دشمني علني با اسلام و رسول اكرم (ص) دارند. در اكتبر 2002، فالول در يك سخنراني كه از شبكه‌هاي تلويزيوني در آمريكا پخش شد، آشكارا به حضرت رسول اكرم (ص) اهانت كرد.

2- «پت رابرتسون»: وي يكي از رهبران با نفوذ ايوانجليست‌ها در آمريكا و صاحب شركت تلويزيوني ديني «شبكه سخن‌پراكني مسيحيان 700» و دانشگاه کليسايي ريجنت است. ارزش كنوني اين شركت تلويزيوني 230 ميليون دلار است و پس از شبكه تلويزيوني «سي.ان.ان» و «ESPN Sports» بزرگترين شبكه تلويزيوني در آمريكاست.

رابرتسون مانند ديگر ايوانجليست‌ها به‌ طور گسترده چنين تبليغ مي‌كند كه مسيح تا سال 2007 حتماً ظهور خواهد نمود و كتابي را با نام «پايان عصر» تأليف و در آن تأكيد كرد كه جنگ نهايي مقدس (آرمگدون) پس از سال 2000 و پيش از سال 2007 آغاز شده، در اين جنگ سراسر جهان نابود خواهد شد و تنها «مسيحيان دوباره تولّد يافته» نجات خواهند يافت.

3- «هال ليندسي»: وي يكي از رهبران معروف ديني پروتستا‌ن‌ها و مبلّغ برجسته انجيل در آمريكا به شمار مي‌رود. ليندسي صاحب «شبكه سخن‌پراكني تثليث و ماهنامه «شرح وقايع آخرالزمان» و فصلنامه «شماره معكوس براي نبرد آخر زمان » است. ليندسي بيش از بيست كتاب در تفسير پيش‌گويي‌هاي انجيل تأليف كرده و محور اين كتاب‌ها آغاز جنگ نهايي آرمگدون در فلسطين به رهبري آمريکا و ظهور دوباره مسيح در آغاز هزاره سوم است.

4- دکتر «جان هيگ» مانند ديگر نوانجيلي‌‌ها دشمني شديد ضد روسيه و کمونيزم سابق را به طرف مسلمانان معطوف کرده است. او بنيانگذار بنياد تکريم و بزرگداشت يهود است که وظيفه هماهنگي و همبستگي با ملت يهود و اسرائيل را بر عهده دارد. کتاب مقدس بنا بر تفسير وي در هفت آيه، از مسيحيان خواسته است که يهوديان را ياري کنند. نوارهاي سخنراني او، از جمله شمارش معکوس (براي نبرد آرماگدون) و ميثاق يهود همواره از تلويزيون کليسا تبليغ مي‌شود. او پيش‌بيني کرده است که روسيه و ايران با کمک اعراب به اسرائيل حمله خواهند کرد، اما وي از قول خداوند وعده مي‌دهد که قوم يهود را پيروز و قوم روس و پارس را نابود خواهد کرد.
بخشي از کمک‌هاي اين گروه از سوي ماليات پرداخت‌کنندگان به دست مي‌آيد. اوراق پرداخت به سازمان‌هاي خيريه اين فرقه از سوي صنايع بزرگ همانند پرداخت ماليات (‌معافي مالياتي) به شمار مي‌رود. برنامه‌هاي تبليغي مسيحي از سوي تلي ايوانجليست‌هاي معروف؛ مانند جري فالول، پت رابرتسون، جيمز رابيسون، جيمي سواگارت و رابرت شول همواره در حال توسعه است.

براي تحقق هدف واگذاري پست‌هاي حساس به وفاداران انجيلي، تلي ايوانجليست‌هاي معروف آمريكا، هفت دانشگاه و مؤسسه آموزش عالي را براي تربيت متخصصان به ويژه در رشته حقوق و علوم سياسي با اعتقادات ديني و براي احراز پست‌هاي كليدي در كشور به وجود آورده‌اند:
دانشگاه‌هاي ريجنت، ليبرتي، اورل رابرتز و چند آموزشکده ديگر، از جمله اين مؤسسات است که در آنها، علاوه بر تربيت روحاني و مبلغ، كادر اداري دولتي، متخصصان را براي اداره و توليد برنامه‌هاي تبليغي مسيحي در ايستگاه‌هاي راديويي و تلويزيوني آموزش مي‌دهند.

 


دومين بخش مجموعه جنگجويان خدا، به افراطگرايي در اسلام پرداخته است.
بخش عمده‌اي از اين برنامه، به فعاليت‌هاي القاعده و تصاويري از انفجارها و فعاليت‌ها و اعتقادات آنان اختصاص دارد و در اين مبحث، تروريسم و اسلام و تروريسم اسلامي يکسان به کار برده مي‌شود. نکته جالب اين که اصلا به جنايات فجيع القاعده و باند زرقاوي در عراق، هيچ گونه اشاره‌اي نمي‌شود، زيرا مخاطبان «سي.ان.ان»، بيشتر غربي‌‌ها هستند و هدف از اين برنامه، نشان دادن خطر القاعده و اسلام براي جهان غرب است. در حالي‌که القاعده از سوي عموم مسلمانان به عنوان يک گروه منحرف شناخته مي‌شود. اين گروه پياپي به عنوان گروهي بنيادگراي اسلامي معرفي مي‌شود. گزارشگر شناخت درست از اسلام ارايه نمي‌دهد و فرقي بين شيعه و سني و تروريست‌ها و مسلمانان واقعي نمي‌گذارد. ديني که آشكارا بيان مي‌کند: «من قتل نفسا بغير نفس او فساد في الارض فكأنما قتل الناس جميعا و من احياها فكأنما احيا الناس جميعا»؛ بني‌آدم اعضاي يکديگرند که در آفرينش ز يک گوهرند/ چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضو‌‌ها را نماند قرار.

چنين مکتبي هرگز نمي‌تواند جنايت‌هايي مانند آنچه در سنجار عليه کردهاي ازدي اتفاق افتاد، به حساب اسلام بگذارد. تصاويري از انفجارهاي همزمان سفارت آمريکا در نايروبي و دارالسلام و سپس حمله به رزمناو آمريکا در يمن، مرتبا در اين بخش به نمايش درمي‌آيد تا چهره‌اي تروريستي از مسلمانان را ترسيم کند؛ سپس 11 سپتامبر مورد برسي قرار مي‌گيرد و جنگ بين‌المللي عليه تروريسم اسلامي و نه تروريزم القاعده.
اين در حالي است كه امانپور در دهه 90 ميلادي، بارها از مجاهدين عرب افغان به عنوان مبارزان راه آزادي تمجيد کرده است و اگر گزارش‌هاي خبري او از حوادث يوگسلاوي سابق را مرور کنيم، خواهيم ديد که او بارها همين تروريست‌هاي كنوني القاعده را ستايش كرده و با بسياري از آنان مصاحبه کرده و آنها را از نزديک مي‌شناسد. او هيچ اشاره‌اي به ائتلاف کليساي انجيلي صهيونيستي و دولت آمريکا با مجاهدان کويته و پيشاور و بيت انصار نمي‌کند.

در اين بخش، ترکي فيصل، رئيس کل استخبارات وقت عربستان، اعتراف مي‌کند که القاعده پس از جنگ دوم خليج فارس 1991 به مقامات عربستان هشدار داده بودند که آمريکايي‌‌ها بايد عربستان را ترک کنند، وگرنه جهاد خود عليه آنها را آغاز خواهند کرد و بلافاصله انفجاري را انجام دادند.
اين موضوع به خوبي ثابت مي‌کند که مقامات عربستان از جزييات حادثه ظهران نيز اطلاع دقيق دارند و در حالي که آمريکايي‌‌ها در آن زمان 1995 اصرار داشتند که آن را به سپاه پاسداران ايران منسوب كنند.

35 نفر در بخش مربوط به اسلام مورد مصاحبه قرار گرفته‌اند. در مصر و اردن، چهره‌هايي از اخوان‌المسلمين، در ايران از رفعت بيات (‌نماينده مجلس و کانديداي رياست جمهوري دور قبل)، معصومه ابتکار، شيرين عبادي، آيت‌الله يوسف صانعي، شادي قديريان، علي لاري، عبدالله رضايي و محمد رضايي مصاحبه كرده است.
امانپور مي‌گويد: ما به ايران، به عنوان کشوري نگاه مي‌کنيم که دکترين شهادت از آنجا ريشه مي‌گيرد. صحنه‌هايي از انقلاب ايران و درگيري‌هاي خياباني، صحنه‌هايي از جنگ ايران و عراق و شهداي جنگ به نمايش گذاشته مي‌شود.

 

هر مادري هنگامي كه خبر کشته شدن فرزندش را بشنود، ناراحت مي‌شود، اما مادر شهيدي مي‌گويد: شهادت براي ما يک افتخار است. ما از شهادت فرزندمان خوشحال شديم.
امانپور: شما يك مادر هستيد و پسر سيزده ساله خود را به جبهه فرستاديد، شما دو پسر خود را از دست داديد، چگونه توانستيد اين كار را بكنيد؟
مادر امير: پسرم وقتي كه داشت به جنگ مي‌رفت، من هرگز برايش گريه نكردم و اصلا خوشحال بودم و اگر با رفتن مخالفت مي‌كردند، عصباني مي‌شدم.

امانپور: آيا دين تا اين حد در زندگي شما اهميت دارد؟
مادر امير: در جنگ عاشورا سر يكي از پيروان امام حسين(ع) را از بدنش جدا كردند و جلوي مادرش انداختند، اما او سر را برداشت و به طرف آنان انداخت و با شهامت گفت: آنچه من در راه خدا مي‌دهم، پس نمي‌گيرم. اسلام تا اين حد براي ما اهميت دارد. امانپور از يک رزمنده سابق مي‌پرسد: آيا وقتي كه در جبهه بوديد به امام حسين فكر مي‌كرديد؟

امير: او الگوي من بود، شجاعتش الهامبخش من بود. شما هيچ‌گاه نمي‌توانيد آن گونه كه بايد، او را تقدير و تحسين كنيد. [صحنه‌هايي از زنجيرزني و سينه‌زني پخش مي‌شود].
امير: ما وقتي خود را با زنجيرهاي آهني مي‌زنيم و به بدن خود صدمه وارد مي‌كنيم، مي‌خواهيم نشان دهيم كه تا اخرين لحظه با امام و دينمان خواهيم ايستاد. از نظر شيعيان امام حسين(ع) با نثارجان خود، اسلام را هزار و چهارصد سال زنده نگه داشته است.
صحبت از امام زمان (عج) و دکترين انتظار، مصاحبه با زوار مسجد جمکران، سخنان رئيس‌جمهور در سازمان ملل و ديدار وي با حضرت آيت‌الله جوادي آملي، پوشيدن چادر و مقنعه و ديدار امانپور با چند تن از علما در قم از ديگر برنامه‌هاي بخش اسلام اين مستند بود.
در بخش يهوديان جنگجويان خدا امانپور به سراغ يهودياني که کرانه باختري رود اردن را به اشغال خود درآورده‌اند، رفت. او مي‌گويد: اينها مردمي بسيار مذهبي‌اند که واقعاً باور دارند قوم برگزيده هستند و اينجا سرزمين موعودشان است! اين افراد نسبت به فلسطيني‌‌ها بسيار خشمگينند و اثرگذاري زيادي روي تصميم‌هاي رژيم اسراييل دارند. در اين بخش، صحنه‌هايي از کشته شدن انور سادات و مناخيم بگين به دست مخالفان مسلمان و يهودي صلح نمايش داده مي‌شود. مبحث يهوديان بيشتر يک مستند از تاريخ حوادث چهل سال گذشته اسرائيل است و نکته آزاردهنده‌اي براي يهوديان ندارد.
او همچنين به سراغ صهيونيست‌هاي آمريکا مي‌رود؛ مثل يک قانونگذار يهودي در ايالت نيويورک و همسرش که مبالغ هنگفتي (30 ميليون دلار) را به حمايت از يهوديان افراطي اختصاص داده‌اند.

امانپور با اين‌که هشت ماه روي اين مجموعه مستند کار کرده، اعتراف مي‌کند که همچنان جنبه‌هايي از موضوع را مورد بررسي قرار نداده است: مثلاً سفر به آفريقا مي‌توانست نتايج خوبي داشته باشد، زيرا آفريقا جايي است که افراطگرايي اسلامي و مسيحي هر دو با هم در حال گسترش است؛ يا بررسي سياست‌هاي پاپ جديد و بازگشت او به ريشه‌هاي سنتي کاتوليک كه مي‌توانست نتايج جالبي داشته باشد.
او اذعان مي‌کند: آمريکايي‌‌ها هنوز دنياي اسلام را کامل و جامع نشناخته‌اند يا از شناخت آن غفلت کرده‌اند. ما بيشتر اوقات، بخش خشونت‌آميز دنياي اسلام را شناخته‌ايم و به جنبش‌هاي سياسي که پشت اين صحنه‌‌ها در جريان است، توجه کافي نکرده‌ايم.

 

 

 هرچند امانپور تلاش کرده که در تهيه اين مستند، جانب بيطرفي را بگيرد، نوع نگاه او به افراطي‌گرايي، نحوه پرسش‌‌ها و نتيجه‌گيري‌هايش، حرف ديگري را مي‌زند. او در تحليل گرايش‌هاي برخي کشورهاي اسلامي، مي‌گويد که اين کشورها از نظر سياسي، توسعه پيدا نکرده و يا فرصت کمي براي توسعه سياسي داشته‌اند. گزارشگر اين مجموعه اعتراف ديگري هم مي‌کند: اگر قرار است در خاورميانه دمکراسي حاکم باشد، به ناچار بايد به سمت دمکراسي اسلامي برود و اين چيزي است که دنياي غرب را مي‌ترساند و غرب عقب مي‌کشد.

کريستين امانپور که به خاطر گزارش‌هايش از خاورميانه، بوسني هرزگوين و مناطق جنگي، برنده چندين جايزه شده، 49 سال دارد، در تهران بزرگ شده، مادرش کاتوليک، پدرش مسلمان و شوهرش يهودي است. او تحصيلاتش را در ايران، انگلستان و آمريکا انجام داد و با جيمز روبين، يهودي آمريکايي که از سخنگويان پيشين کاخ سفيد بود، ازدواج کرده است.

منبع : بازتاب